عاشق عشقم

 

الهه ماه

 
 


خدای عزیزم! چگونه شكر نعمات و محبت هایت را به جای آورم و چگونه بزرگی و کرمت را به قلم بیاورم در حالی که خود می‌دانی من کوچکتر از آنم كه بتوانم شكر مهربانی و بخشندگیت را به جای آورم و لیاقتش را داشته باشم.

خدای عزیزم خود می دانی لیاقت و ظرفیت لطف و محبتت را بیش‌تر از این نداریم و گرنه تو دریای مهر و رحمت هستی و در بخشش و مهربانی، تو را كاستی نیست و قطره ای که از محبتت بر ما روا داشتی تنها جزئی از اقیانوس بیكران محبت توست.

خدایا! مرا ببخش، از آن كه چقدر دور هستم ز تو و هر بار که در مرداب های دنیایم غرق می شوم و سر بر دیوار بی کسیم می گذارم دوباره می شنوم که مرا می خوانی: غمگین نباش، دستت را به من بده و بلند شو، مواظبت هستم که زمین نخوری فقط دستت را از دستم رها نکن. ولی افسوس که دوباره مهر و کرمت را چه زود به باد فراموشی می سپارم.

پروردگارا! وجودت را سپاس که مرحم زخم های این دل شکسته ام هستی و خریدار اشک ها و بغض های لحظه های تنهاییم
; همان لحظه هایی که در اوج بی کسیم تنها کسم هستی.

و اما خدای عزیز و مهربانم یقین را در لانه قلب ما آشیانه ده تا كه بر نیكی‌ها و زیبایی‌ها دست یابیم.

و

معرفتی در قلب ما قرار ده که قبل از سرزنش، هدایت کنیم و درس چگونه زیستن را بیاموزییم
 

 


  

باده ی مستانه


دل اسیر ظلمت شبگونه خالی گشته است


هم چو صیادی که خود صید غزالی گشته است


وصف طوبی را شنیدن تا به کی یاران که آن


در کنار سرو من کم از نهالی گشته است


صبحدم از پرده ی شب چون نمی آید برون


زندگانی بهر ما دیگر وبالی گشته است


گر چه مصداق لبش آب حیات است ، ای دریغ


ظلمت ما را سکندر ، وصف حالی گشته است


آن که در درس جنون استاد مجنون بود حال


خود اسیر غمزه ی لیلی جمالی گشته است


گر گریبان من از غم چاک شد نبود عجب


سینه شرحه شرحه از ابرو هلالی گشته است


زندگی (( سرخی )) همه در ماتم و زاری گذشت


چون سبو از باده ی مستانه خالی گشته است

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





چهار شنبه 7 تير 1391برچسب:, 9:4نویسنده helia| |


♀ali-hadis♂